۲۵ اسفند ۱۳۸۶

گاهی دیوی که توی دل آدم است، ورم می کند و آن وقت است که از توی دلمان بزرگ تر می شود و می زند بیرون. آن وقت هر طرفش را فشار بدهی که جا شود، از یک طرف دیگر می زند بیرون. جنسش هم نرم ترین سخت جهان است. نه می شود اضافاتش را قیچی کرد نه چپاند توی دل. باید تحملش کنی تا سندرم ورم حادش بخوابد. دیو هم همان طور که از نامش برمی آید دیو است دیگر! تنوره می کشد. بی عقل است. هوس باز است. مبنای روشش غافلگیری است. سفید دارد. سیاه دارد. فقط همه چیز را تمامیت خواهانه می خواهد. بی رحم و بی تاب و ددمنش است. نوزادها را می بلعد. سنگ را توی مشتش که فشار می دهد، مایع زردی لای انگشت های ضخیمش جاری می شود. شرور و بی انصاف است. لامروت و لاکردار و لادین و لا شرف و همه "لا" هاست. ور دیوانه آدم است. دیوانه نه ها! دیو + انه مثل منصف + انه.مثل هوا همه جا هست. حالا مال بعضی ها کوچولو شده قد گوشت صنوبری قلبشان. مال بعضی ها از گوشهاشان دارد بیرون می زند. اما هست. ور دیوانه آدم است که تنوره می کشد و می بینی داری کر می شوی از فرطش. هیچ وقت یک راه برای خواباندن سندروم ورمی اش دوبار جواب نمی دهد. دفعه دیگر باید شامورتی دیگری پیاده کنی که بخوابد. اینجوری است کلا

۱ نظر:

ناشناس گفت...

دیوهای زشت و بی رحم دنیا را غارت می کنند و یادت رفت بگویی مثل حشرات زاد و ولد می کنند